ریحانهریحانه، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

دخترهای مامانی،عسلهای بابایی...

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...

1390/11/12 19:33
نویسنده : باران
1,338 بازدید
اشتراک گذاری

ایستادگی کن تا روشن بمانی،شمع ها ی افتاده خاموش میشوند..

 

.

 .

.

یکروز قبل از ترخیص.

.

باد با چراغ خاموش کاری ندارد اگر در سختی هستی بدان که روشنی....

.

پشت هر کوه بلند سبزه زاری است پر از یاد خدا و در آن باغ کسی میخواند که خداهست دگر غصه چرا؟.

 

.

فکر نکنی موندالم موهامو تیغ زدن...

.

روزگارا   تو اگر سخت به من میگیری   با خبر باش که پژمردن من آسان نیست.....لیک

باوردارم دلخوشیها کم نیست...زندگی باید کرد....

.

 .

.

 .

 

.

 .

.

  تازه اومدم خونه..

 

.

 لباسی که تنمه سایز صفره کوچکترین سایز ممکن!.

.

 .

.

یه ماه بعد.

.

 .

.

2/5 ماهگی من....

.

 .

.

3/5ماهگی.

 ارزو دارم خورشید رهایت نکند غم صدایت نکند ظلمت شام سیاهت نکند و ترا از دل انکس که دلت در دل اوست حضرت دوست جدایت نکند

 

.

 .

.

 .

.

 

....

 

 

 

 

 

اگر خداون تورا به لبه پرتگاهی برد به او اعتماد کن یا به تو پرواز یاد میدهد یا تورا از پشت میگیرد.

.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مونا ( مامان النا)
12 بهمن 90 19:17
سلام عزیزم.وبلاگ قشنگت رو دیدم.خدا رو شکر که تو هم یکی از فرشته های مقاوم خدا بودی.میدونم مامان و بابات چقدر سختی کشیدن.هر کسی ندونه ما میدونیم.اما بازم خدا رو شکر.مامانت از وزنت ننوشته گلم؟؟ به مامان مهربونت بگو هر کاری یا سوالی داشت از من بپرسه. من کلی تجربه دارم آخه النای من هفته ی 29 دنیا اومد و کلی هم دردسر داشت تا بزرگ و خانم بشه. میبوسمت گلم
الهام
11 خرداد 91 14:00
خدا رو شکرررررررررررر که روزهای بد تموم شد و دختر خوشگل و ناز ما الان برای خودش خانمی شده انشالله همیشه خدا نگهدارت باشه خوشگل خانم