ریحانهریحانه، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

دخترهای مامانی،عسلهای بابایی...

نظرات (2)

رها
14 بهمن 90 18:39
افتادن قرعه ی زندگی به نامم، شکستنی داشت که صدای خاموش آن، پرده های گوش ناشنوایان رفته در خاک را نیز، به لرزشی پر از زیر و بم اصوات دلخراش، آزرده ساخت؛ پس وای بر آن جمعی که شنیداری وجودشان، آنقدر عمیق است که در غرقابه ی سکوت هم نهیب می زنند: هیس... کَر شدم!!! وبلاگتو بالاخره دیدم. عالیه. متن بالارو فی البداهه نوشتم. باید 40 - 50 بار بخونی تا عمق معناشو درک کنی. راستی عکسهای بیمارستانی شو پاک کن. اثر خوبی روی مخاطب نداره. ماشا ا... الان نارسی که هیچ، اضافه رسی هم داره. واسه همین به جای دست، پا می خوره
زینب (مامان امیر عباس)
28 اردیبهشت 91 20:31
خداوند تنها روزنه امیدیست که هیچگاه بسته نمیشود , تنها کسی است که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد , تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر بر میدارد , تنها کسیست که وقتی همه رفتند میماند , وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود , و تنها سلطانیست که دلش با بخشیدن آرام میگیرد نه با تنبیه کردن , خدا را برایت آرزو دارم .... انشالله ریحانه بهشتیت همیشه سالم و تندرست زیر سایه آقا امام زمان (عج) باشه