دکتر اوجی ،فرشته نجات
وقتی چشامو واکردم اول از همه قبل مامان و بابام توی اتاق عمل شمارو دیدم . شما دوباره نفس
کشیدن و به من بر گردونید . وقتی تو ان ای سی یو بودم شما تنها کسی بودید که مامان بابامو ناامید
نکردید و برای من ترانه زندگی کردنو خوندید دکتر عزیز امیدوارم یه روزی جبران کنم.
دکتر اوجی اسم منو گذاشته سرنتیپیتی اخه منم چشام مث سرنتیپیتی درشته
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی